"برو،

خسته می شوی از این خاک خشک"

چقدرپدر می گفت

 

حالا که برگشته ام

کسی نیست،نه خانه ای

نه یک لیوان آب کنار پنجره

که گلهای آورده ام را تر کند

 

مادر همیشه می گفت:

بی ریشه هیچ جا دوام نمی آوری...